نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 380
خانه آنان متولد شد و جوانى تيزهوش و اديب و زيرك گرديد و آن دو برادر او را چندان دوست مىداشتند كه براى ايشان همچون فرزند بود . آن دو برادر از دوستداران بنى هاشم بودند و با امام محمد بن على مكاتبه داشتند و مدتى اين چنين گذشت ، تا آنكه هشام خالد بن عبد الله قسرى را از عراق عزل كرد و بجاى او يوسف بن عمر ثقفى را گماشت و يوسف هيچكس را كه به دوستى بنى هاشم و خاندان پيامبر ( ص ) معروف بود رها نمىكرد مگر اينكه او را احضار و در واسط [ 426 ] پيش خود زندانى مىكرد ، و چون خبر عيسى و معقل دو پسر ادريس باو رسيد آنها را احضار كرد و همراه ديگر شيعيان در واسط زندانى كرد ، آن دو ابو مسلم را با خود برده بودند و او در زندان عهده دار خدمت ايشان بود . در اين هنگام سليمان بن كثير و مالك بن هيثم و لاهز بن قرط كه داعيان بنى عباس در خراسان بودند براى حج آمدند ، قحطبة بن شبيب هم همراه ايشان بود و او از شيعيان و پيروان آنان بود ، آنها از راه واسط رفتند و آنجا در زندان بديدار شيعيان زندانى شتافتند و ابو مسلم را ديدند كه از هيات ظاهر و فهم و دانش و استبصار او در محبت بنى هاشم بسيار خوشحال شدند . اين گروه در يكى از مسافرخانه هاى واسط منزل كردند و ابو مسلم در تمام مدت اقامت ايشان در آن شهر پيش آنان آمد و شد داشت چنانكه به يك ديگر انس گرفتند و آنان از چگونگى كار ابو مسلم پرسيدند ، گفت مادرم كنيز عمير بن بطين عجلى بود كه عمير با او درآميخت و به من حامله شد و عمير مادرم را كه باردار بود فروخت ، عيسى و معقل پسران ادريس او را خريدند و من در خانه آن دو متولد شدهام و در واقع همچون برده و مملوك ايشانم . آن گروه از واسط حركت كردند و از راه بصره به مكه رفتند و به مكه رسيدند و امام محمد بن على هم براى انجام حج آمده بود ، اينان به امام گزارش دادند كه در همه خراسان زمينه فراهم كرده و درخت دوستى او را نشاندهاند و سپس او را از رفتن خود به واسط و ديدار با برادران زندانى آگاه ساختند و
426 - شهرى كنار دجله ، ميان كوفه و بصره كه با هر كدام پنجاه فرسنگ فاصله دارد و به همين سبب آنرا واسط ناميدهاند ، اين شهر را حجاج بن يوسف ساخته است ، ر . ك ، ترجمه تقويم البلدان ، بقلم آقاى عبد المحمد آيتى ص 349 چاپ بنياد فرهنگ . ( م )
380
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 380