نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 276
ما فرستاده است ، ابن زبير گفت من هم جز اين گمانى ندارم ، و هر دو به خانه هاى خود برگشتند . امام حسين ( ع ) تنى چند از دوستان و غلامان خويش را جمع كرد و بسوى دار الاماره رفت و بانان دستور فرمود بر در نشينند و اگر صداى او را شنيدند بدرون خانه هجوم آورند . حسين ( ع ) پيش وليد رفت و كنار او نشست ، مروان هم آنجا بود ، وليد نامه را براى حسين ( ع ) خواند در پاسخ فرمود كسى چون من پنهانى بيعت نمىكند و من در دسترس تو هستم و هر گاه مردم را براى اين كار جمع كردى من هم خواهم آمد و يكى از ايشان هستم . وليد مردى دوستدار عافيت بود و به امام حسين ( ع ) گفت برو و با مردم پيش ما خواهى آمد ، و امام برگشت . مروان به وليد گفت با راى من مخالفت كردى و به خدا قسم ديگر هرگز چنين فرصتى به تو نخواهد داد ، وليد گفت اى واى بر تو به من راهنمايى مىكنى كه حسين پسر فاطمه دختر رسول خدا ( ص ) را بكشم ؟ به خدا سوگند كسى كه روز قيامت براى خون حسين مورد مؤاخذه قرار گيرد ترازوى عملش در پيشگاه الهى سبك خواهد بود . عبد الله بن زبير در خانه خود پناهنده شد و وليد را غافل كرد و چون شب فرارسيد به سوى مكه گريخت و از شاهراه نرفت و راه بيراهه را پيش گرفت . فردا صبح اين خبر به وليد رسيد و حبيب بن كدين را همراه سى سوار به تعقيب او فرستاد كه نتوانستند اثرى از او بدست آورند و تمام آن روز را در جستجوى ابن زبير گذراندند . چون شب فرارسيد و هوا تاريك شد امام حسين ( ع ) هم به سوى مكه بيرون شد ، دو خواهرش زينب و ام كلثوم و برادرزادگانش و برادرانش ابو بكر جعفر و عباس و عموم افراد خانواده اش كه در مدينه بودند همراه ايشان رفتند غير از محمد بن حنفيه كه او در مدينه ماند ، ابن عباس هم چند روز پيش از آن به مكه رفته بود . همان طور كه امام حسين ( ع ) منازل ميان مدينه و مكه را مىپيمود با
276
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 276