نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 173
چشمه دورى مىكنم ، خسرو پرويز را اين پاسخ سخت خوش و شيرين آمد و از زيركى او شگفت كرد و به حرم سراى خود رفت و او را سه هزار زن همخوابه بود آنان را جمع كرد و آنچه زيور داشتند بگرفت و به همسر نخارجان بخشيد و زرگرى را خواست و دستور داد براى نخارجان تاجى زرين آراسته به گوهرهاى گرانبها بسازد و براى او فرستاد و اين تاج و آن زيورها نزد فرزندزادگان آن زن باقى ماند و چون در ناحيه ايشان جنگ در گرفت آنها را در دهكده اى كه بنام پدرشان « خوارجان » [ 197 ] مىگفتند زير آتشدان آتشكده دفن كردند و آتشدان را به شكل نخست درآوردند . سائب بان مرد گفت اگر راست بگويى خودت و زن و فرزندانت و اموالت در امان خواهيد بود ، آن مرد سائب را با خود برد و آن گنجينه را كه دو سبد بود بيرون آورد در يكى تاج و در ديگرى زيورها قرار داشت . سائب پس از اينكه غنايم را ميان شركتكنندگان در جنگ تقسيم كرد و آسوده شد آن دو سبد را در خرجينى نهاد و بر ناقه خود بار كرد و پيش عمر بن خطاب برد ، و داستان آنها مشهور است كه عمرو بن حارث در قبال پرداخت مقررى يك ساله همه جنگجويان و خانواده هايشان خريد و به حيره برد و با سود بسيارى فروخت و اموال سرشارى در عراق براى خود فراهم آورد او نخستين كس از قريش است كه در عراق زمين و ملك براى خود خريد . عروة بن زيد الخيل [ 198 ] بياد آن روزها چنين سروده است : « اى كاش معشوق من شامگاه در ايوان آراسته شيرين كه همراهانم خفته بودند به ديدار من مىآمد . اگر جنگ دو روزه ما را در جلولاء و جنگ هولانگيز نهاوند را ديده بود از بيم مىگريست و فرياد برمىآورد . در آن صورت ضربه زدن مردى نامآور را مىديد كه نيك نيزه مىزند و
197 - ياقوت با آنكه در معجم البلدان نام چند منطقه را به صورت خوار آورده ولى از اين دهكده نامى نبرده است . ( م ) 198 - از عروة بن زيد ، در كتابهاى مهمى چون الشعر و الشعراء و طبقات الشعراء و معجم مرزبانى بحث نشده است ولى در كتاب شعر المخضرمين ، اثر يحيى الجبورى ، چاپ بغداد 1964 بحث شده است و اشعارى را كه در چند صفحه قبل به عروة بن ورد نسبت داده شده بود از او دانستهاند ، ر . ك ، ص 256 كتاب مذكور . ( م )
173
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 173