نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 140
روميان چندان كشتم كه خارج از شمار است . اما سخن تو درباره اين مرزبانان و سرداران كه تصميم به كشتن ايشان گرفتم آنان كسانى هستند كه من سى سال ايشان را برگزيدم و مستمريها و مزاياى آنان را افزايش دادم و در تمام روزگار خود فقط همان روز نيازمند ايشان شدم كه ترس بر آنان چيره شد و سستى كردند ، اى نادان از دانشمندان و خردمندان كشور درباره كسانى كه از يارى دادن پادشاه خوددارى كنند و از جنگ با دشمن او بگريزند بپرس و آنان به تو خواهند گفت كه اين گروه شايسته و سزاوار عفو و محبت نيستند . اما آنچه درباره جمعآورى اموال مرا سرزنش كرده اى اين خراج گرفتن بدعتى نبوده است كه من نهاده باشم و پادشاهان پيش از من همواره مىگرفتهاند كه مايه تقويت كشور و پشتيبانى پادشاهى باشد . پادشاهى از پادشاهان هند براى پدر بزرگ من انوشروان نوشته بود كشورت همچون باغى است [ 151 ] بسيار آباد كه گرد آن ديوارى استوار و درى محكم باشد و هر گاه اين ديوار خراب يا اين در شكسته شود بيم آن هست كه گاوان و خران در آن درآيند و به چريدن مشغول شوند ، آن پادشاه مقصودش از ديوار سپاهيان و از در اموال بود ، اكنون تو هم اى فرومايه كم خرد اين اموال را نگهدارى كن كه حصار مملكت و مايه پايدارى سلطنت و پشتيبان تو در برابر دشمن و مايه افتخار در مقابل ديگر پادشاهان است . اما اينكه گمان كرده اى كه من بىجهت نعمان بن منذر را كشتم و پادشاهى را از خاندان عمرو بن عدى به اياس بن قبيصه طايى منتقل كردم بدان كه نعمان و خاندان او با عربها توطئه كردند و آنان را به انتظار بيرون شدن پادشاهى از خاندان ما واداشتند و در اين مورد نامه هايى نوشته بودند او را كشتم و مرد عربى را كه در اين افكار نباشد حاكم كردم . اكنون پيش شيرويه برو و تمام اين پيام را باطلاع او برسان ، يزدان گشنس بدون آنكه چيزى از آن كم و كاست كند به شيرويه نقل كرد و او سخت اندوهگين شد . فرداى آن روز بزرگان كشور جمع شدند و چون روز قبل پيش شيرويه
151 - كلمه باغ در متن عربى آمده است . ( م )
140
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 140