محمد بن خالد منصور بن جمهور را با سواران به عراق فرستاد و دستور داد به شهر واسط برود و از مردم براى يزيد بن وليد بيعت بستاند و چون بيعت كردند يوسف بن عمر را بخواهد و گردنش را بزند . منصور بن جمهور حركت كرد و چون به عراق رسيد از كوفه شروع كرد و از آنان براى يزيد بن وليد بيعت گرفت و چون آنان بيعت كردند از آنجا به واسط رفت مردم پيش او جمع شدند و براى يزيد بيعت كردند ، و چون از اين كار آسوده شد يوسف بن عمر را خواست و باو گفت تو سرور عرب خالد بن عبد الله را كشتى ؟
يوسف گفت مامور بودم و در آن مورد گناهى بر من نيست آيا ممكن است مرا از كشته شدند معاف كنى و ديه خودم را كه ده هزار درهم است به تو پرداخت كنم ؟
منصور بن جمهور خنديد و او را با خود پيش محمد بن خالد در شام آورد ، محمد باو گفت اينكه تصور مىكنى مامور بوده اى درست است من قاتل اصلى پدرم را كشتم و ترا در قبال خون غلام او غزوان مىكشم و او را پيش بردند و گردنش را زدند . يزيد بن وليد شش ماه حكومت كرد و مرد :
ابراهيم بن وليد :
پس از مرگ يزيد برادرش ابراهيم به حكومت رسيد مردم در شام و همه سرزمينها بيعت كردند ، او عبد العزيز بن حجاج بن عبد الملك بن مروان را ولىعهد خود قرار داد و يزيد بن عمر بن هبيرة را به حكومت عراق گماشت .
ابن هبيره حركت كرد و در عراق همانجا كه تا امروز هم معروف به قصر ابن هبيره است فرود آمد [ 434 ] و آنجا براى خود كاخى ساخت و محل اقامت خود و لشكريانش قرار داد .
گويند ، مضرىها از اينكه يمانىها بر آنان پيروز شده و خليفه را كشته‌اند يك ديگر را سرزنش كردند و متفق شدند و از هر گوشه جمع گرديدند و حركت كردند و خود را به حمص [ 435 ] رساندند .

434 - براى اطلاع بيشتر درباره اين قصر و اينكه نام آن را به هاشميه تغيير داد و مردم نپذيرفتند ، ر . ك ، ياقوت ، معجم البلدان ج 7 ص 112 چاپ مصر . ( م ) 435 - از استانهاى معروف شمالى شام و نام شهر بزرگ آن استان ، ر . ك ، يعقوبى - البلدان ترجمه مرحوم دكتر ابراهيم آيتى ص 103 چاپ بنگاه ترجمه و نشر كتاب . ( م )

392