نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 354
شده است در امان نيستم كه به شما در حالى كه در خانه هاى خودتان هستيد حمله نكند و هر قوم كه با آنان در خانه شان جنگ شود خوار و زبون مىشوند ، عقيده شما چيست ؟ بشر بن مروان سخن گفت كه اى امير مؤمنان چنين مصلحت مىبينم كه اطراف خود را جمع و سپاهيانت را فراهم آورى و كسانى را كه از اين جا دورند فراخوانى و بسوى مصعب حركت كنى و سواران و پيادگان را پياپى روانه دارى و پيروزى از جانب خداوند است . ديگران هم گفتند اين راى صحيح است و به همين عمل كن كه نيرومنديم و قيام مىكنيم . عبد الملك فرستادگان خود را به اطراف فرستاد كه سپاهيان همگى پيش او جمع شوند . تمام سپاههاى شام پيش او آمدند و او با سپاهى گران حركت كرد و هيچ جا توقف نكرد و فرود نيامد . تسليم عراق به سپاه شام : چون خبر بيرون آمدن عبد الملك باطلاع مصعب بن زبير رسيد لشكرهاى نزديك را جمع كرد و آنانى را كه دور بودند فراخواند و آماده شد و براى جنگ با او بيرون آمد و دو لشكر در محل دير حانات [ 390 ] به يك ديگر رسيدند ، عدى بن زيد بن عدى كه همراه عبد الملك بود در اين مورد چنين سروده است : « سوگند به جان خودم كه اسبهاى ما براى جنگ با مصعب به كناره هاى دجله در آمدند ، سپاهى كه همراه خود نيزه هاى بلند داراى سنان تيز و استوار حمل مىكنند همراه جوانان چهره گشاده نژاده و والا گهر كه شمشيرهاى برنده حمل مىكنند » . همينكه ياران مصعب بسيارى لشكر عبد الملك را ديدند سست شدند و ايشان را ترس گرفت مصعب به عروة بن مغيره كه كنار او حركت مىكرد گفت پيش بيا تا با تو سخن گويم ، عروه باو نزديك شد ، مصعب از او پرسيد براى من از رفتار حسين ( ع ) بگو كه چون خود را گرفتار ديد چه كرد ؟ عروه مىگويد شروع به گفتن كردم كه چگونه ابن زياد پيام داد امام حسين تسليم فرمان او شود و آن
390 - دير حانات : از ديرهاى نزديك بغداد و بر كناره غربى رود دجله است . ( م ) .
354
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 354