نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 31
بن داود است و اين نادرست است كه ميان سليمان و جمشيد شاه بيش از سه هزار سال فاصله است ، و گفته مىشود نمرود بن كنعان كه همان فرعونى است كه معاصر ابراهيم بوده است از فرزندان جمشيد شاه و پسر عموى آزر بن تارح پدر ابراهيم است ، ابراهيم پسر آزر پسر تارح پسر ناخور پسر ارغو پسر شالخ پسر ارفخشذ است و ايرانيان ارفخشذ را ايران ناميدهاند ، همه اعراب از نسل ارفخشذ هستند و پادشاهان و اشراف ايران كه اهل عراق و نواحى ديگرند نيز از نسل همويند . [ 13 ] قحطان : گويند چون قوم عاد از سرزمين يمن منقرض و نيست و نابود شدند و اين بروزگار نمرود بن كنعان بود ، نمرود يمن را در اختيار پسر عموى خود قحطان بن عابر گذاشت و او همراه فرزندان خود آنجا رفت و فرود آمد اندكى از بازماندگان كسانى كه به هود ايمان آورده بودند آنجا بودند ولى چيزى نگذشت كه آنان از ميان رفتند و نابود شدند و سرزمين يمن براى قحطان صاف شد ، و گفتهاند كسى كه به يمن رفته يعرب پسر قحطان بوده كه پس از مرگ پدر خود آنجا رفته است و برادران و فرزندان ايشان را هم با خود برد و آنجا ساكن شدند ، مادر يعرب از قوم عاد بود و او بزبان مادرش سخن مىگفت و برادران ديگر مادرشان از قوم عاد نبود . از ابن كيس نمرى [ 14 ] نقل شده كه مىگفته است قحطان با زنى از عمالقه ازدواج كرد و آن بانو براى او يعرب و جرهم و معتمر و متلمس و عاصم و منيع و قطامى و عاصى و حمير را زاييد و آنان همگى بزبان مادرى خود كه عربى بود سخن مىگفتند ، قحطان بروزگار نمرود مىزيسته است . از ابن الشريه [ 15 ] نقل شده كه گفته است يعرب بن قحطان كه بزرگترين پسر قحطان بوده است همراه فرزندان خود به يمن رفته است و او از همه برادران
13 - علماى شيعه ، آزر را پدر حضرت ابراهيم نمىدانند براى اطلاع بيشتر ، ر . كتفاسير شيعه ذيل آيه 74 سوره ششم ( انعام ) از جمله ص 460 ج 4 تفسير ابو الفتوح رازى چاپ مرحوم آقاى شعرانى . م 14 - مالك بن عبيد بن شراحيل بن كيس معروف به ابن كيس از نسبشناسان مشهور است و در جمهرة انساب العرب ابن حزم و اشتقاق ابن دريد باو اشاره شده است . 15 - عبيد بن شريه جرهمى از مردم صنعاء است و معاوية بن ابى سفيان او را فراخواند تا براى او كتاب تاريخى تاليف كند و او كتاب الملوك و اخبار الماضى را براى او تاليف كرد .
31
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 31