نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 29
دوشهاى او دو زائده بشكل مار بيرون آمد كه همواره او را آزار مىدادند تا آنكه از مغز سر مردم به آنان مىخوراند و آرام مىگرفتند . گويند هر روز چهار مرد تنومند را مىآوردند و مىكشتند و مغز سرشان را بيرون مىآوردند و آن دو مار را غذا مىدادند ، ضحاك نخست وزيرى از خويشاوندان خود داشت و سپس مردى از فرزندزادگان ارفخشذ بنام أرمياييل وزارت او را بر عهده داشت و چون چهار مرد را براى كشتن مىآوردند دو تن از ايشان را زنده نگه مىداشت و بجاى آنان دو گوسپند مىكشت و بان دو مرد مىگفت جايى بروند كه كسى نشانى از ايشان نيابد و آن دو معمولا به كوهستانها پناه مىبردند و همانجا مىماندند و به دهكده ها و شهرها نزديك نمىشدند و گفته مىشود كه كردان از همين گروه هستند [ 10 ] بعثت هود پس از مرگ شديد بن عمليق برادرش شداد بن عمليق به پادشاهى رسيد كه سخت ستمگرى و سركشى كرد و خداوند متعال هود ( ع ) را كه از مردان شريف و صميمى قوم او بود برانگيخت ، هود پسر خالد پسر خلود پسر عيص پسر عمليق پسر عاد است ، شداد با او هماهنگ نشد و خداوند متعال او و همه كسانى از قوم عاد را كه كافر بودند نابود كرد آنچنان كه اين موضوع را در كتاب خود كه درستترين گفتارهاست فرموده است . [ 11 ] گويد در اين روزگار عابر پسر شالخ پسر ارفخشذ پسر سام پسر نوح ( ع ) رشد كرد و پسرش فالغ متولد شد و سپس براى او پسر ديگرى بنام قحطان متولد شد گويد او را از اين جهت قحطان مىگفتند كه در دوره او قحطى نبود و بسيار سخاوتمند بود . پس از اين هم پسر ديگرى بنام لام براى او متولد شد كه عابدترين مردم روزگار خود بود ، كتابهاى آدم و شيث و نوح در اختيارش بود كه همه را آموخت و دانست . ضحاك بيوراسب او را احضار كرد كه او را وادار به ترك آيين
10 - قومى كه ساكن حدود غربى ايران هستند و زبان ايشان شبيه زبان فارسى است . 11 - آيات 21 تا 26 سوره احقاف .
29
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 29