نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 294
حاصل مىشود، بچشيد، و نگوييد اينها دروغ، خرافه و اسطوره است.
بعضى معتقدند:{{صورتی: «سَقَر»}} نام تمام دوزخ نيست، بلكه بخش خاصى از دوزخ است كه سوزندگى فوقالعاده عجيبى
دارد، چنان كه در روايتى از «امام صادق» عليه السلام نقل شده:
«درهاى است به نام «سقر» كه جايگاه
متكبران است، و هر گاه نفس بكشد دوزخ را مىسوزاند»!
و در اصل، از مادّه{{صورتی: «سَقْر»}} (بر وزن فقر) به معناى دگرگون شدن و ذوب شدن بر اثر تابش
آفتاب نيز آمده، سپس به عنوان يكى از نامهاى جهنم انتخاب شده است؛ و كراراً در
آيات قرآن آمده و انتخاب اين نام، اشاره به عذابهاى هولناك دوزخ است كه دامان اهل
خود را مىگيرد، و نيز آن را نام يكى از طبقات ودركات هولانگيز دوزخ دانستهاند. [1]
'''سُقُف:'''
{{(آیه):سُقُفاً مِّن
فِضَّةٍ}}
{{صورتی:«سُقُف»}} (بر وزن شتر) جمع{{صورتی: «سقف»}} است و بعضى آن را جمع{{صورتی: «سقيفه»}} به معناى مكان مسقف، مىدانند؛ ولى قول اول
مشهورتر است. [2]
'''سَكَر:'''
{{(آیه):تَتَّخِذُونَ
مِنْهُ سَكَراً}}
در اينجا{{صورتی: «سَكَر»}} يعنى مسكر و شرابى را كه از انگور و خرما مىگرفتند. درست در مقابل رزق حسن
قرار داده، و آن را يك نوشيدنى ناپاك و آلوده شمرده است.
درست است كه{{صورتی: «سَكَر»}} در لغت معانى مختلفى دارد، ولى در اينجا به معناى مسكرات و مشروبات الكلى
است، و معناى مشهور آن همين است. [3]
'''سُكْر:'''
{{(آیه):وَ جآءَتْ
سَكْرَةُ الْمَوْتِ}}
{{صورتی:«سَكر»}} (بر وزن مكر) در اصل به معناى مسدود كردن راه آب است و{{صورتی: «سِكر»}} (بر وزن فكر) به معناى محل مسدود آمده، و{{صورتی: «سُكْر»}} از آنجا كه در
حال مستى، گويى سدى ميان انسان و عقلش ايجاد مىشود، به آن{{صورتی: «سُكر»}} (بر وزن شكر) گفته شده است. [4]
'''سُكِّرَتْ:'''
{{(آیه):إِنَّمَا
سُكِّرَتْ أَبْصارُنَا}}
{{صورتی:«سُكِّرَتْ»}} از مادّه{{صورتی: «سَكر»}} به معناى پوشاندن است؛ يعنى كافران لجوج مىگويند: چشم حقيقت بين ما گويى
پوشانده شده و اگر ببينيم كه به آسمان عروج مىكنيم يك سلسله مسائل خيالى و توهمى
است، و اين درست همان چيزى است كه از آن در فارسى