نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 291
و به تختهايى گفته مىشود كه در مجلس سرور و انس بر آن قرار مىگيرند؛ هر چند
گاهى، به معناى وسيعترى نيز اطلاق شده است، تا آنجا كه گاه به تابوت ميت نيز سرير
گفته مىشود، شايد به اين اميد كه مركب سرورى براى او به سوى آمرزش الهى و بهشت
جاودانش باشد. [1]
'''سَرْمَد:'''
{{(آیه):عَلَيْكُمُ
اللَّيْلَ سَرْمَداً}}
{{صورتی:«سَرْمَد»،}} به معناى دائم و هميشگى است (بعضى آن را از مادّه{{صورتی: «سرد»،}} به معناى «پىدرپى» دانستهاند و «ميم» آن را
زائده مىدانند، ولى ظاهر اين است كه خود اين ماده مستقلًا به معناى دائم و هميشگى
مىباشد). [2]
'''سَرْمَدِى:'''
{{(آیه):اللَّيْلَ
سَرْمَداً}}
{{صورتی:«سَرْمَدِى»}} به موجودى گفته مىشود كه نه آغاز دارد و نه انجام. [3]
'''سَرِيّه:'''
{{صورتی:«سَرِيّه»}} به آن دسته از جنگهاى اسلامى گفته مىشود كه پيامبر در آن شركت نداشت.
بعضى گفتهاند:{{صورتی: «سَرِيّه»}} عبارت است از گروهى از لشكر كه از 5 تا 300 نفر تشكيل شده
باشد.
بايد توجّه داشت كه «سَرِيّه» از «سرى» گرفته شده است كه به معناى چيز نفيس و
گرانبهاست و چون لشكريانى كه چنين مأموريتهايى را پيدا مىكنند، از نخبهها
هستند، به اين نام ناميده شدهاند.
{{صورتی:«مطرزى»}} مىگويد: «سَريّه» از «سرى» كه به معناى حركت در شب است، گرفته شده به خاطر
اين كه آنها غالباً مخفيانه حركت مىكنند.
{{صورتی:«ابن حجر»}} در كتاب «ملتقطات» خود همين مطلب را پذيرفته و مىگويد: «سَرِيّه» گروهى از
لشكرند كه شبانه حركت مىكنند. [4]
'''سُعِدُوا:'''
{{(آیه):وَ أَمَّا
الَّذينَ سُعِدُواْ}}
{{صورتی:«سُعِدُوا»}} از مادّه{{صورتی: «سعد»}} مىباشد، كه به عقيده گروهى از ارباب لغت، فعل لازم است و مفعول نمىگيرد؛
بنابراين، صيغه مجهول ندارد و لذا ناچار شدهاند كه آن را مخفف از «اسعدوا» (فعل
مجهول از باب افعال) بدانند. ولى به طورى كه «آلوسى» در «روح المعانى» در ذيل آيه،
از بعضى از ارباب لغت نقل كرده، فعل ثلاثى آن نيز متعدّى است و