نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 165
'''جُفاء:'''
{{(آیه):فَيَذْهَبُ
جُفآءً}}
كلمه{{صورتی: «جُفاء»}} به معناى پرتاب شدن و بيرون پريدن است. [1]
'''جَلَّاها:'''
{{(آیه):وَ النَّهارِ إِذا
جَلَّاها}}
{{صورتی:«جَلَّاها»}} از مادّه{{صورتی: «تجلية»}} به معناى اظهار و ابراز است.
در اين كه ضمير در «جَلَّاها» به چه چيز باز مىگردد؟ در ميان مفسران گفتگو
است:
بسيارى آن را به{{صورتی: «زمين»}} يا{{صورتی: «دنيا»}} بر مىگردانند، درست است كه در آيات گذشته سخنى از «زمين»
در ميان نبوده، ولى از قرينه مقام روشن مىشود.
بعضى نيز معتقدند كه به{{صورتی: «خورشيد»}} بر مىگردد؛ يعنى قسم به «روز» هنگامى كه «خورشيد» را ظاهر
مىكند، درست است كه در حقيقت، خورشيد روز را ظاهر مىكند، ولى به طور مجازى
مىتوان گفت: روز، خورشيد را آشكار كرد، اما تفسير اول مناسبتر به نظر مىرسد. [2]
'''جلباب:'''
{{(آیه):عَلَيْهِنَّ مِن
جَلَابِيبِهِنَّ}}
{{صورتی:«جلباب»}} از مادّه{{صورتی: «جَلْب»}} است و در اين كه منظور، از{{صورتی: «جلباب»}} چيست؟ مفسران و ارباب لغت چند معنا براى آن ذكر كردهاند:
1- ملحفه (چادر) و پارچه بزرگى كه، از روسرى بلندتر است و سر و گردن و سينهها
را مىپوشاند. 2- مقنعه و خمار (روسرى).